یکشنبه، خرداد ۱۶، ۱۳۸۹

بیاموزمـت کیمیای سـعادت، ز همصحبت بد جدایی جدایی

ای خداااااااا
یکی پیدا شه به این رفیق ما بگه هر کی گفت سلام غرض و مرض نداره!! دیگه خسته شدم بس داستان سرایی های صد من یه غاز خاله زنکی اش رو شنیدم، یعنی قطار از روت رد شه بهتره تا پای حرفاش بشینی! ای بابا...
این جور وقت ها است که آدم قدر تنهایی رو می دونه ها، همنشین خوب و دوست با اصالت که جای خود. خدایا توفیق مصاحبت، همنشینی و همزیستی! با بهترین بندگانت رو نصیب منِ مفلوک بفرماااااا، آمین...

پی نوشت: بکار بردن واژه رفیق در این پست و برای شخص معهود اشتباه بود. استعمال! واژه هم کلاسی برای ایشان کافی است!