ما ندانیم که دلبسته اوئیم همه
مست و سرگشته آن روی نکوئیم همه
فارغ از هر دو جهانیم و ندانیم که ما
در پی غمزه او بادیه پوئیم همه
ساکنان در میخانه عشقیم مدام
از ازل مست از آن طرفه سبوئیم همه
هر چه بوئیم ز گلزار گلستان وی است
عطر یار است که بوئیده و بوئیم همه
جز رخ یار جمالی و جمیلی نبود
در غم اوست که در گفت و مگوئیم همه
خود ندانیم که سرگشته و حیران همگی
پی آنیم که خودروی بروئیم همه
«امام خمینی»
«امام خمینی»