جمعه، آبان ۰۵، ۱۳۹۱

الحمدلله ربّ العالمین...

یکی درد و یکی درمان پسندد 
یکی وصل و یکی هجران پسندد 

من از درمان و درد و وصل و هجران 
پسندم آنچه را جانان پسندد
...

جمعه، مهر ۲۸، ۱۳۹۱

گر به سرمنزل سلمی رسی ای باد صبا، چشم دارم که سلامی برسانی ز منش

دقیقا 14 روز بعد از رفتن پدر بزرگ، عزیز هم تنهام گذاشت و برای همیشه رفت.
جای خالی اش اما تا ابد گوشه قلبم به یادگار می مونه و راست می گن که هر آدمی جای خودش رو داره و هیچ چیز و هیچ کس دیگه ای نمی تونه جای اون یکی رو پر کنه تو قلب آدم...
دلتنگش هستم و بی تاب صدا و نگاهش، انگار نه انگار که من مسافرم و اون به خونه برگشته از این سفر سخت و این همه تنهایی....
روحش شاد.