دوست دارم برفراز بلندترین کوهها بشینم و زیر بارون به تو و این همه مهر بی حد فکر کنم، دوست دارم بالای بلندترین قله های بلند خونه کنم، بالای بالا، بالاتر از همه ابرها
من را هنوز اگرچه نشناخته ام و هر روز ابعاد جدیدی از این موجود پیچیده برایم روشن می شود، آنهم با دنیایی از ابهام در محدوده شناختیِ کوچک و با دخالت های خودآگاه و ناخودآگاه پر رمز و رازش، اما امیدوارم همان باشد که تو می خواستی، همان شود که تو می خواهی...