چه خوب بود بچه که بودیم سرمون با یه عروسک پارچه ای تا ساعتها گرم بود
...
...« وَإِن تَجْهَرْ بِالْقَوْلِ فَإِنَّهُ يَعْلَمُ السِّرَّ وَأَخْفَى »
درباره من
- باران
- من را هنوز اگرچه نشناخته ام و هر روز ابعاد جدیدی از این موجود پیچیده برایم روشن می شود، آنهم با دنیایی از ابهام در محدوده شناختیِ کوچک و با دخالت های خودآگاه و ناخودآگاه پر رمز و رازش، اما امیدوارم همان باشد که تو می خواستی، همان شود که تو می خواهی...
یادداشتهای پیشین
-
▼
2010
(322)
-
▼
اوت
(34)
- بخشنده چو باران...
- قسم به پرودگار کعبه رستگار شدم
- هر دلی از حلقهای در ذکر یارب یارب است
- بخشنده چو نور...
- رو راست
- علی
- هدفمند
- میلاد امام حسن مجتبی(ع) مبارک
- نیمه ماه رمضان
- قاصدک، راستی آیا رفتی با باد؟
- بذار بگم، می ترسم حرف نزنم لال از دنیا برم!
- رحمت
- ای نـسیم سـحری یاد دهش عـهد قدیم ...
- اگر بدست من افتد فراق را بکُشم
- ماهی کوچولوهام
- Be What You Must
- فتنه می بارد از این سقف مقرنس برخیز، تا به میخانه ...
- اَللّهُمَّ اَعْطِنى بَصیرَهً فى حُبِّکَ
- امضا
- منه هنرمندِ با استعدادِ فروتن!
- گنج یابی و در او عمر نیابی تو به گنج، خویش دریاب ک...
- پسرم هیچ وقت سمت درس و مدرسه نرو مادر!
- صنما چگونه گویم که تو نور جان مایی
- ماه مبارک
- زبون فلفلی!
- سینه از آتش دل در غم جانانه بسوخت
- من چقد خوشبختم، همه چی آرومه..
- صبر تلخ
- یه جور استجابت
- یا لطیف
- ?!
- همه دلتنگی های من
- رود به خواب دو چشم از خیال تو هیهات، بود صبور دل ا...
- بکن رحمت بکن شاهی که از تو مانده ام تنها
-
▼
اوت
(34)
پست‌ها
