دوشنبه، شهریور ۲۲، ۱۳۸۹

دعای مادر...

کارم گیر کسی افتاده بود که برای راه انداختنش مشکل خودش رو بهونه می کرد. مادر عزیزتر از جان مهربون و پاک نیتم، نذر کرد ان شاالله کار اون طرف راه بیفته هر چه زودتر بلکه کار منم پی اون درست شه!
نشون به اون نشون که کار اون راه افتاد و خوش و خرم رفت پی زندگی اش! منه واسطه خیر موندم و حوضم