این روزا هوای آسمون دلم ابری بود و خودم نمی دونستم! گاهی آدم نمی فهمه چشه، به هر دری می زنه که در اصلی رو نزنه! گم می شه که پیدا نشه! از نفهمیه دیگه، حالا خوبه همیشه چتر مهر خدا بازه رو سر همه بنده هاش، اما
من را هنوز اگرچه نشناخته ام و هر روز ابعاد جدیدی از این موجود پیچیده برایم روشن می شود، آنهم با دنیایی از ابهام در محدوده شناختیِ کوچک و با دخالت های خودآگاه و ناخودآگاه پر رمز و رازش، اما امیدوارم همان باشد که تو می خواستی، همان شود که تو می خواهی...